معضل زباله سوژه مستندساز مازندرانی شد
به گزارش واژه روز، «مهدی زمانپور کیاسری» مستندساز شناخته شده اهل مازندران که تا کنون مستندهای مختلفی از وی در جشنوارههای داخلی و خارجی درخشیده، در تازهترین پروژه مستند خود سراغ موضوع جنجالی و محیط زیستی مدیریت پسماند رفته است.
او که زادگاهش بیش از یک دهه است با مشکل دپوی زبالههای شهر ساری دست و پنجه نرم میکند تا کنون مستندهای اجتماعی و بومی متعددی ساخت و حالا دست روی موضوعی گذاشته که چندی پیش در منطقه چهاردانگه ساری حاشیههای متعددی ایجاد کرده بود.
زمانپور در این مستند تصاویری از مشکلات و معضلات همشهریان خود به تصویر کشیده است. این مستند قرار است زوایای مختلفی از معضل پسماند را در کشور و به ویژه مازندران نشان دهد.
«آیه حمداوی» بانوی فعال محیط زیست اهل شیراز که پویش «پسماند صفر» را راهاندازی کرده، در مستند جدید این کارگردان مازندرانی حضور دارد. دوربین زمانپور چند روز پیش به منزل حمداوی رفت تا بخشی از فعالیتهای او را به تصویر بکشد.
حمداوی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
«چندین ماهی هست که سعادت آشنایی با جناب مهدی زمانپور کیاسری از مستند سازان توانمند کشور را دارم. از اون مستندسازهای دغدغهمندی هستند که رنگ و طبیعت تو کارهاشون رخنمایی میکنه و آثارشان در جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی به شدت تحسین داوران و منتقدین را برمیانگیزه و جوایز فراوانی را به خود اختصاص میدهد.
این بار دست روی نقطهی دردناکی گذاشتند... زباله... از آنجایی که خودشان اهل مازندران هستند و وضعیت پسماند در مازندران بحرانی هست مطمئن هستم که کارشون عالی و تاثیرگذار و چارهساز در خواهد آمد.
رسانه در به تصویر کشیدن واقعیت و فجایع پسماند خیلی میتونه نقش داشته باشه، اما از اون حوزههایی هست که مانعتراشی خیلی داره و دل شیر میخواد....
جناب کیاسری لطف کردند و گفتند تو بخشی از مجموعهای که در دست ساخت دارند میخوان تفکر سبک زندگی پسماند صفر را هم به تصویر بکشند. پرسیدم تو این چند ماه چیا ضبط کردید؟ تلویزیون را روشن کردند و آخرین تصاویری که تو پاییز ضبط کرده بودند را با هم به تماشا نشستیم. (پروژه چندین فصل داره که اوضاع پسماند را در آب و هواهای متفاوت ضبط میکنه)
جناب کیاسری استاد رنگ و نماهای باز و هلیشات هستند و با تماشای آثارشان که عمدتاً زندگی باصفای روستایان مازندران هست امید و مقاومت در دلت میجوشد. اما این بار هر چه رنگ بود، شده بود رنگ شیرابه و هر چه نما بود شده بود پسماندهای رها شده در دل جنگل و کنار رود و شنیدن نارضایتی اهالی چهاردانگه از هیچ کاری نکردنها و بیماریها و نازیباییها و تعفنها.
چندین بار بغض گلویم را فشرد، آنجایی که شالیکار داشت به خاطر آلودگی محصولاتش هوار میزد، آنجایی که کودک معصومی به خاطر عفونتها ناله میکرد... رستورانداری را دیدم که یواشکی انبوه پسماند رستورانش را میبرد جای خلوتی و در رودخانه خالی میکرد...
امیدوارم جناب کیاسری عزیز، این مستندساز پرتوان و مطالبهگر ما بتوانند موانع را پشت سر بگذارند و کارشان در تلویزیون پخش شود تا همه بدانیم چه داریم بر سر سلامتی خود و زمین میاوریم.»