مستند «ک مثل کرونا» در انتظار مجور تصویربرداری
واژه روز - علی احسانی: از حضور رسمی ویروس خانمانبرانداز کرونا در کشور دو ماه گذشته و مردم همچنان میان شلکن سفتکن مدیران برای کنترل این ویروس و قرنطینه همگانی در تردیدی هملتی به سر میبرند. بسیاری از هنرمندان به بهانه شیوع کرونا دست به تولید آثار هنری مرتبط زدهاند و برخی دیگر هم فعالیتهایی را برای ثبت برخی وقایع این روزهای خاص آغاز کردند. فیلمسازان از جمله هنرمندانی هستند که برخی از آنان در این مسیر گام برداشتهاند و با اسلحه دوربین برای ثبت این رخداد تاریخی وارد گود فعالیت شدهاند. البته موانع پیش روی مستندسازان برای ثبت تصاویر و رخنه کردن به دل کانون وقایع اگر سختتر از پروسه درمانی بیماران نباشد آسانتر هم نیست.
«مهدی حیدری» مستندساز سختکوش آملی از نخستین افرادی است که از همان روزهای آغازین حضور این ویروس در استان مازندران دست به دوربین شد و به ساخت مستند «ک مثل کرونا» اقدام کرد. با این فیلمساز ساعی چالشهای تولید و ساخت این مستند را مرور کردیم:
شما سراغ کرونا رفتید یا کرونا سراغ شما آمد؟
زمانی که دیدم پرستاران و پزشکان در خط نخست مبارزه با این بیماری فعالیت دارند و زحمت میکشند، نشستن در خانه مقداری برای من سخت شد. آدمی نیستم که بنشینم و منتظر بمانم تا کاری به سراغم بیاید. برحسب وظیفه احساس کردم اکنون که دوربینی دارم، خودم میتوانم این لحظات را به ثبت برسانم. امیدوارم این مستند آبرومندانه به سرانجام برسد. اگر هم نشد حداقل مقداری راش گرفتهام که برای آرشیو کارایی دارد.
تولید این مستند از چه زمانی برای شما شکل جدی پیدا کرد؟
از اوایل همهگیری کرونا ثبت تصاویر را آغاز کردم. در واقع اوایل اسفند 98 از همان مقطعی که شهروندان آملی جادهها را میبستند دوربین من نیز پیگیر وقایع بود.
بداهه سراغ وقایع رفتید یا با یک طرح کلی همگام با رخدادهای روز جلو آمدید؟
ابتدا با یک ایده آغاز کردم، اما وقتی وارد مرحله پژوهش شدم ایده و نگاه نخست من عوض شد و کلیت مستند را به 3 اپیزود تقسیم کردم. در بخش نخست به افرادی که در امور ضد عفونی، کارهای خدماتی و تولید ماسک مشغول هستند با محوریت کرونا نزدیک شدم، در اپیزود میانی به فعالیت بیمارستانها و پرسنل درمانی پرداختهام. پروسه کفن و دفن کروناییها را هم در بخش پایانی مستند با کادر قبرستان و امور غسالخانه در نظر گرفتهام.
اشاره کردید در گام نخست ذهنیتی اولیه به سوژه داشتید و در مرحله پژوهش دچار تغییر ایده شدید. این چرخش ذهنی نسبت به ساختار اثر و موضوع چگونه رقم خورد؟
وقتی برای پژوهش به شکل میدانی به دل کار رفتم و موضوع را از نزدیک رصد کردم، از ذهنیت کلی اولیه فاصله گرفتم، چون بیشتر به یک کار گزارشی طعنه میزد. اکنون «ک مثل کرونا» در حال تبدیل به اثری است که میتوان درباره آن به بحث و نظر و گفتوگو پرداخت.
تصویربرداری به پایان رسیده یا هنوز مشغول ادامه کار هستید؟
پروسه تصویری این فیلم مستند ادامه دارد. البته از همکاری نکردن برخی از ارگانها که کار را سخت میکنند گلایه دارم. در همه کشورها کسانی که در این شرایط حساس و بحرانی وارد این پروسه میشوند و اقدام به ساخت اثر مستند میکنند با حمایت و پشتیبانی مدیران و نهادها مواجه میشوند. این حمایت و همراهی فیلمساز را دلگرم میکند. ولی در مازندران با اینکه من از استانداری نامه داشتم و از اداره کل فرهنگ و ارشاد مجوز گرفتم و این مدارک را همراه خود دارم، حراست دانشگاه علوم پزشکی مازندران برای من مجوز صادر نکرد تا به بیمارستانی وارد شوم و تصاویر مورد نیاز مستند را به ثبت برسانم.
گویا این امپراتوریهای اداری استان در تعامل با یکدیگر به پاشنه آشیل فعالان هنری بدل شدهاند.
بله. اگر میخواستم از مسیر غیرقانونی پیش بروم به نظر میرسد کار برای من آسانتر بود. بدون اطلاع این آدمها پروسه ثبت تصاویر بهتر انجام میشد. به نظرم اشتباه کردم که سراغ دریافت مجوز رفتم تا اثری آبرومندانه بسازم و به کار خود در فیلمسازی تداوم دهم.
متاسفانه از 28 اسفند 1398 که نامه من به دست حراست دانشگاه علوم پزشکی مازندران رسید تا کنون هیچ پاسخی به نامه بنده داده نشده و نامه بنده را به استانداری عودت دادهاند. جالب است وقتی استانداری به علوم پزشکی برای همکاری با تولید فیلم مستند مرتبط با کرونا نامه زده، دوباره دوستان علوم پزشکی نامه را به استانداری فرستادهاند.
قرار است یک مجوز به فیلمسازی دهند که مجوز ساخت و تولید مستند را از اداره کل فرهنگ و ارشاد استان دارد و میخواهد از فدارکاری و زحمات کادر درمانی و پزشکان برای مخاطبان سخن بگوید؛ من میخواهم در این مقطع حساس تاریخی فیلمی در راستای خدمات این طیف از آدمها برای آیندگان بسازم. به هر حال وقتی با این موانع مواجه میشوم که به جای دلگرمی مایه دلسردی است، ترجیح میدهم از همان مسیر غیردموکراتیک پیش بروم تا مستند خود را به سرانجام برسانم.
به هر حال ساخت مستندهای اجتماعی یک پروسه چریکی محسوب میشود. به همین دلیل اغلب فیلمسازان ترجیح میدهند این پروسه را بیسر و صدا پیش ببرند.
بله؛ این بار اشتباه بزرگی مرتکب شدم که سراغ اخذ مجوز از ادارات رفتم. در صورتی که به راحتی می توانستم دوربین خود را به همه مکانهای مورد نیاز تولید اثرم ببرم. این قدر دوست و آشنا در بیمارستان و ارگانهای مد نظر دارم تا کار خودم را انجام دهم. هیچ فردی از ما حمایتی نکرد؛ نامه هم برای اخذ مجوز ارائه دادیم کسی نامه ما را تحویل نگرفت! مدیر کل فرهنگ و ارشاد برای من فقط نامه صادر کرد، در صورتی که اداره همجوار او نامه ایشان را قبول ندارد!
لوکیشنهای مستند شما فقط مختص آمل است؟
خیر؛ ثبت تصاویر را از آمل آغاز کردم و به شهرهای دیگر هم رفتم. در واقع کل استان مد نظر من است. در ادامه کار برای تصویربرداری به ساری و بابل هم خواهم رفت.
اکنون که همهگیری کرونا جهانی شده، رخدادهای فرامنطقهای هم در مستند شما جایگاهی دارد؟
با تعدادی از دوستانم که در خارج از کشور هستند ارتباط دارم و از آنها خواستهام از محل زندگیشان برایم با محوریت کرونا تصویر بگیرند و بفرستند. دوستان هم محبت کردند و فرستادند. چند تن از دوستان هم از نقاط دیگر کشور برایم تصویر گرفتند.
برای بخش درمان و کادر پزشکی هنوز نتوانستهام تصویر مطلوب و مورد نیاز مستند خود را تهیه کنم؛ نمیدانم چرا مجوز نمیدهند تا تصاویر بیمارستان را به ثبت برسانم، مگر دزد یا قاچاقچیام؟! فیلمساز بومی همین استان هستم. همه من را میشناسند، مؤسسهای در شهر آمل دارم و همه چیز عیان و مشخص است! نمیدانم چه بگویم!
اکنون بعد از دو ماه تصویربرداری به یک جمعبندی برای پایان مستند خود رسیدهاید؟
حقیقت امر این است که روند مستند را بر اساس این 3 اپیزودی که در ابتدا توضیح دادم طراحی کردم. برای بخش پایانی گورستان و پروسه دفن جان باختگان کرونایی را در نظر دارم. البته در ادامه تصویربرداری احتمال دارد به پایان دیگری برسم. ولی فعلا به قسمت گورستان برای پایان مستند میاندیشم.
در مورد بازه زمانی اثر، به مستند بلند نظر دارید یا در محدوده نیمهبلند کار را میبندید؟
حقیقت این است که نمیتوانم درباره بازه زمانی اثر سخن بگویم. اکنون تابع رخدادها هستم که روزانه در ارتباط با کرونا درون استان رقم میخورد.
پروسه مونتاژ اثر را همزمان با تصویربرداری پیش میبرید؟
خیر. مونتاژ را به پایان تصویربرداری موکول کردهام که سر فرصت این مرحله را پیش ببرم.
گویا برای ساخت نخستین فیلم بلند سینمایی خود در سال گذشته دورخیز کرده بودید، این مهم را تا کجا پیش بردید؟
در مرحله نخست صحبتهایی با دوستان انجام دادیم و قول و قرارهایی هم گذاشتیم. حتی طرح خود را برای یکی از عوامل حرفهای سینمای ایران که اتفاقاً مازندرانی است فرستادم. قول هایی داد که سرمایهگذاری به بنده معرفی کند. قبلا قرار بود تهیهکننده فیلم «مهدی صباغزاده» باشد. البته ایشان اکنون هم کنار کار هستند، ولی در درجه نخست میخواهند که سرمایهگذار را پای کار بیاورم. برای یافتن سرمایهگذار هم باید دوندگیهای فراوان انجام داد. برای یکی از بازیگران حرفهای سینما که هماستانی خودمان است طرح را تعریف کردم. جلسهای با هم داشتیم و قول داد که به من کمک برساند. البته در این ایام موظف هستم فیلمنامه بلند خود را به پایان برسانم و نسخه نهایی را تحویل این دوست بازیگر دهم که اگر فرجی شد پروسه تولید این فیلم بلند را به سرانجام برسانیم.
مطالب مرتبط:
- مستند «راه نرفته»؛ نگاهی به ضعف زیرساختها در مقابله با کرونا
- مستند «پاپلی» بهترین فیلم از نگاه مخاطبان شبکه مستند شد
- مستند کوز(لاکپشت) اثر هنرمند مازندرانی، بهترین مستند در جشنواره اندیشکده شد
- مستند «من، زمین، کووید»؛ خروج از خانه برای کشف و شهود
- سه اثر طبیعی دیگر مازندران چشم انتظار ثبت جهانی است