مرهم هنر سینما بر دوری عاشقان فوتبال از مستطیل سبز
واژه روز - علی احسانی: توفیق اجباری قرنطینه خانگی البته برای افرادی که سلامت در نظر آنها در اولویت است و بیدلیل به کوی و برزن و خیابان ورود نمیکنند، سبب شد مردم برنامههای سیما را از منظر تازهتری رصد کنند. در این هفتههای آغازین سال، تلویزیون علاوه بر ارائه مجموعههای نمایشی و فیلمهای روز جهان، مستندهای قابل تاملی را از شبکههای مختلف مقابل دیدگان مخاطب کرونا زده قرار داد که هر یک از منظری قابل بررسی است.
تعطیلی مسابقات ورزشی به ویژه لیگهای فوتبال، فوج عظیمی از علاقهمندان به این ورزش دراماتیک را به اغمای غیرقابل تحملی سوق داد که تنها دلخوشی آنان اکنون پیگیری و مرور مسابقههای قدیمی است که از شبکههای ورزشی و ایضاً غیر ورزشی جدول برنامهها را تکمیل میکند. مستند «دریبل» به نویسندگی «مهدی اسدزاده» و کارگردانی «پدرام بهرامی» یکی از آثار مرتبط به ورزش فوتبال است که عصر آدینه 22 فروردین از شبکه 3 سیما علاقهمندان فوتبالی را به رویاها و خاطرات این ورزش مهیج گره زد.
آدرنالین در نهایت
بیشک فوتبال بدون تماشاگر معنا و مفهومی ندارد و از زمان پیدایش آن نقش تماشاگران آن همسطح و گاه فراتر از بازیگران ارزیابی و واکاوی شده است. سازنده مستند «دریبل» نیز با محور قرار دادن نقش تماشاگران، فوتبال را از آغاز تا به امروز در بازه زمانی 30 دقیقه مروری کوتاه میکند. گزینش تصاویر آرشیوی و پژوهشی مفید و مختصر، مرور تاریخچه فوتبال را در این مستند مسرتبخش کرده است.
فوتبال از یک ورزش صرف خارج شده و به یک تجارت بینالمللی بدل شده است. اما با شیوع کرونا این صنعت پولساز به رکود عظیمی برخورد کرده است. بدهبستان پایاپای تماشاگران و دنبالکنندگان فوتبال از بدو نشو و نمای این ورزش و نقش تأثیرگذار آن در رخدادهای مهم اجتماعی بر کسی پوشیده نیست. همین که برای تماشای فینال جام حذفی انگلیس در سال 1923 جمعیتی حدود 300 هزار نفر به ورزشگاه رجوع میکنند نشان میدهد این موج استقبال فوتبال را از دههها پیش به ورزش شماره یک دنیا بدل کرده است.
به باور سازنده مستند «دریبل» فوتبال بهترین سرگرمی دنیاست، او با این پرسش که «انسانها از فوتبال چه میخواهند؟» دریچه روایت خود را به روی مخاطب میگشاید. فوتبال در واقع همه چیز دارد. در اوج التهابهای اجتماعی، ورزشگاههای فوتبال در گذر تاریخ به کانونی برای انتقاد و کسب مطالبات اجتماعی از سیاستمداران و کارگزاران هر کشور بدل شده و اکنون در هزاره سوم نیز این روند دیده میشود. میل به اجتماعی بودن در فوتبال موج میزند و جدا از جنسیت، نژاد و زبان، فوتبال به ویژه در ادوار جام جهانی سبب پیوند انسانها با شعار نوعدوستی و همیاری جهانی است.
فیلمساز با تصاویر آرشیوی که ضمیمه مستند خود کرده، بزنگاههای مهم تاریخی همچون جنگ جهانی اول و دوم، ظهور نازیسم و فاشیست و تاثیر آن بر جوامع بشری و کنش و واکنش تماشاگران فوتبال در ورزشگاهها به این فراز و نشیبهای سیاسی را به نیکی زیر ذرهبین برده است. پیروزی تیم اروگوئه در جام جهانی 1930 بر آرژانتین در فینال جام جهانی در ورزشگاه خانگی «نستا ناریو» به تحقیر آرژانتینیها و آسودگی روانی مردم اروگوئهای خود منجر شد. در جام جهانی 1934 هم سلام فاشیستی هواداران ایتالیا در ورزشگاهها به هواداری از یک کلیت سیاسی طعنه میزد.
سیاستمداران از نقش تأثیرگذار فوتبال همیشه برای اهداف خود بهره بردهاند، چون میان ورزشها فوتبال بزرگترین استادیومها و بیشترین هواداران را از بدو پیدایش داشته و هنوز هم این هیجان هواداری و هواخواهی در هزاره سوم که به ابزار بدیعی چون تکنولوژی آلوده شده ادامه دارد. در 16 جولای 1950 پرتماشاگرترین فینال جام جهانی رقم خورد که 200 هزار نفر تیم برزیل را تشویق میکردند. فینالی که به تراژدی برای برزیلیها بدل شد و در خانه از کسب جام بازماندند و به مقام نایب قهرمانی اکتفا کردند.
موجهای فرا منطقهای
منازعات فرهنگی و اجتماعی بیشک در زیر و بم فوتبال رسوخ کرده است. چالش کاتالانها با مادریدیها چه در وجه سیاسی و چه در وجه فوتبالی سالهاست تداوم دارد. اما وقتی بازیکنان زیر پرچم ملی کشور خود برای جام جهانی جمع میشوند دامنه این چانهزنیها به صفر میرسد. به هر حال کُری خواندن و خط و نشان کشیدن جز ذات هیجانی فوتبال است. اما اگر از متر و معیار اصولی خارج شود به ظهور پدیدهای چون هولیگانیزیم منجر میشود که یک دهه فوتبال انگلستان را درگیر خود کرد.
هر چند از شدت و حِدّت پدیده هولیگانیزم در عصر حاضر کاسته شده، ولی این دعوای حیدری-نعمتی در ورزشگاهها همچنان ادامه دارد؛ به گونهای که هواداران تیمهای لندنی در لیگ برتر انگلیس، چشم دیدن تیمهای شهر منچستر را ندارند. به ویژه در دهه اخیر که سرمایهداران عرب و امریکایی سهام این باشگاهها را از چنگ انگلیسیها در آوردهاند.
از نگاه «پدرام بهرامی» سازنده مستند «دریبل» حکایت جامهای جهانی و نقش هوادران، بیشتر فرهنگی و تاثیرگذار است. هواداران هر تیم نمادهای فرهنگی و تاریخی خود را به ورزشگاها آورده و با به راه انداختن کارناوالهای فرهنگی فرصتی برای گفتوگو و دوستی را مهیا میکنند. از برکت جام جهانی بود که مردم دنیا با کشور ایسلند از طریق تشویق ویژه تماشاگرانش آشنا شدند و موج مکزیکی به اِلمانی برای هوادران تیمهای امریکای جنوبی بدل شد.
خواسته و ناخواسته حساب جام جهانی از بازیهای باشگاهی جداست. باختن تیم ملی باخت یک کشور محسوب میشود. بازیکنان در مستطیل سبز مانند جنگجوها پیشرو هستند و تماشاگران در نقش سربازان پشتیبان عمل میکنند و پیروزی آنها پیروزی یک ملت تلقی میشود.
در جام جهانی مکزیک وقتی آرژانتین بر انگلیس با اعجوبهای چون «مارادونا» و آن ضربه دستش که به باور آرژانتینیها به «دست خدا» معروف شد، ظفرمندانه مستطیل سبز را ترک کرد، موجی از شادی را در این کشور رقم زد؛ چون در جنگ «فاکلند» انگلیسیها حال آرژانتینیها را اساسی گرفته بودند. اما در زمین فوتبال جام جهانی به نوعی آرژانتینیها با این پیروزی دراماتیک از استعمارگر پیر انتقام مسرتبخشی گرفتند.
به باور سازنده مستند «دریبل» اکنون در هزاره سوم دوربینها هستند که به سمت تماشاگران میچرخند و اشکها و لبخندهای آنان را در بازیهای دراماتیک به تمام این جهان پهناور مخابره میکنند. پخش مستقیم فوتبالها در 40 سال اخیر کفه ترازو را به سمت صنعتگران و سوداگران دنیای فوتبال چرخانده است، صنعتی که این روزها یک ویروس سمج آن را در آستانه رکود و ورشکستگی برده و ریسمان بده بستان تماشاگر و فوتبالیست را بریده است و اتصال آن به این زودیها رقم نخواهد خورد.